معنی آسمون جل
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
پالان و بمعنی قسمت بزرگ چیزی بمعنی بزرگ مانند جل الخالق بمعنی بزرگ مانند جل الخالق
گویش مازندرانی
فرهنگ معین
پارچه از هر جنس، پوششی برای چارپایان، پالان. [خوانش: (جُ لّ) [ع.] (اِ.)]
(جَ لَّ) [ع.] (فع.) بزرگ است، کبیر است.،~الخالق بزرگ است آفریننده.،~جلاله بزرگ است شکوه او (خدای).
فارسی به عربی
بطانیه
فرهنگ عوامانه
به معنی فرش است.
معادل ابجد
190